اولین بار که دن تپسکات در سال ۱۹۹۵ از مفهومی بهنام اقتصاد دیجیتالی در کتابی با همین عنوان رونمایی کرد، شاید در ذهنش هم نمیگنجید که در آینده نه چندان دور این مفهوم به یکی از اصلیترین مفاهیم در دنیای کسب و کار تبدیل شود. از اواخر قرن بیستم دنیا با پدیدهای مواجه شد که به سرعت ابعاد مختلف جوامع را متحول ساخت و آن پارادایم دیجیتالیسازی بود. شاید بتوانیم ادعا کنیم که بیش از ابعادی همچون فرهنگ و سیاست، این اقتصاد بود که تحت تاثیر این پارادایم قرار گرفت و خود پیشران دیگر ابعاد شد. طبق تعریف صندوق جهانی پول، دیجیتالیسازی اقتصاد به معنی بهره بردن از فناوریهای دیجیتال به منظور بازطراحی ابعاد مختلف اقتصاد از جمله فرایندهای تولیدی، دولتها، خانوار و جریانهای مالی است.
اقتصاد دیجیتال (Digital Economy) مفهومی نیست که یکباره خلق شده باشد، بلکه یک روند تکاملی آن را شکل داده است. اقتصاد دیجیتال (Digital Economy) را میتوان سیر تکامل یافته اقتصاد اطلاعات در دهه ۱۹۷۰، اقتصاد دانشبنیان در دهه ۱۹۸۰، اقتصاد نوین در دهه ۱۹۹۰ و اقتصاد شبکه و اینترنت در دهه اول۲۰۰۰ معرفی کنیم. سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، ریشه آن چیزی که امروز اقتصاد دیجیتال نامیده میشود را در اقتصاد دانشبنیان میداند. این مجموعه، اقتصاد دانشبنیان را اقتصادی بر مبنای تولید، توزیع و کاربرد دانش تعریف میکند که در آن بر خلاف اقتصاد کلاسیک، مبنا بر کمیابی منابع نیست و در آن دانش بر خلاف سایر منابع کلاسیک که هنگام مصرف مستهلک میشوند، میتواند بارها و بارها مصرف شود و هر بار رشد بیشتری داشته باشد.
با اینکه تپسکات در سال ۱۹۹۵ ظهور اقتصاد دیجیتال را زودتر از دیگران پیشبینی کرد و از این عنوان استفاده نمود، اما در مورد چارچوب و مفهوم آن، تعریف دقیقی ارائه نکرد. بعد از گذر از حباب دات کام که اقتصادی بر پایه اینترنت معرفی شده بود، تامپسون در سال ۲۰۰۴ از ورود به اقتصاد جدیدی بهنام اقتصاد دیجیتالی (Digital Economy) سخن گفت. او این اقتصاد نوین را فراتر از اینترنت در نظر گرفت و تاکید کرد که در آن فناوریهای دیجیتال بر کل بخشهای تولیدی و خدمات تاثیر میگذارند. او ویژگیهای اقتصاد دیجیتال را تاثیرگذاری بیش از پیش سرمایههای دانشی و فناوری معرفی کرد. به مرور، مفهومسازی اقتصاد دیجیتال به یک چالش برای فعالان این حوزه تبدیل شد. با بررسی مبانی نظری این حوزه میتوان دریافت که برخی بهصورت محدود و برخی هم بهصورت گسترده به مفهومسازی اقتصاد دیجیتال پرداختهاند.
گماها و جمالالدین (۲۰۰۶) با نگاهی محدود، اقتصاد دیجیتال را استفاده از فناوری اطلاعات برای مجموعهای از فرآیندهای اصلی اقتصادی مانند برنامهریزی، مدیریت و بازاریابی تعریف میکنند. در مقابل اتکینسون و مکی (۲۰۰۷) با نگاهی گسترده، اقتصاد دیجیتال را، کاربرد فراگیر فناوری اطلاعات در تمامی ابعاد اقتصادی شامل کارکرد درونی سازمانها، مبادلات میان آنها و مبادلات میان افراد معرفی مینمایند.
اما در سال ۲۰۱۶ کلاس شوآب در کتاب “انقلاب صنعتی چهارم” نگاه عمیقتری به اقتصاد دیجیتال کرد. او در کتابش پس از تشریح سه انقلاب صنعتی، اقتصاد دیجیتال یا را انقلاب صنعتی چهارم نامید. به اعتقاد او انقلاب صنعتی اول در قرنهای هجدهم و نوزدهم با ساخت راه آهن و اختراع موتور بخار شکل گرفت و نیروی مکانیکی به کمک انسان آمد. پس از آن موج دوم انقلاب صنعتی، در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به وجود آمد. در این انقلاب صنعتی، اختراع برق و روش تولید انبوه، کارخانههای امروزی را به وجود آوردند. انقلاب صنعتی سوم با اختراع نیمهرساناها و کامپیوترها شکل گرفت و با معرفی اینترنت و تلفن همراه توسعه یافت. موج چهارم انقلاب صنعتی که شوآب آن را اقتصاد دیجیتال نامید، با توسعه فناوریهای دیجیتال آغاز شد.
در این انقلاب صنعتی، توسعه دسترسی به فناوری از یک حوزهی جغرافیایی یا یک طبقه اجتماعی خاص فراتر رفته و به جزء جدایی ناپذیر زندگی تبدیل شده است و در آن یادگیری ماشین و هوش مصنوعی با زندگی بشر پیوند خورده و رو به توسعه میباشد. به اعتقاد شوآب در اقتصاد دیجیتال، فناوری دیگر ابزاری برای خلق سیستم نیست و خود، خالق سیستم های جدید است و در آن کسب و کار و فناوری، لازم و ملزوم یکدیگرند و وابستگی بشر به فناوری به بالاترین حد رسیده است. در این اقتصاد محصولات و خدمات تحت تاثیر سونامی دیجیتالی شدن قرار دارند. دیجیتالی شدنی که نه تنها به معنی ظهور کالاها و خدمات جدید دیجیتالی است؛ بلکه غالب کالاها و خدمات سنتی که پیش از این غیردیجیتالی ارائه میشد نیز در این اقتصاد به مرور تحت تاثیر فناوریها قرار خواهند گرفت.
با جمعبندی آنچه بیان شد میتوان اقتصاد دیجیتال را اقتصادی معرفی کردکه ایجاد ارزش در آن مبتنی بر فناوریهای دیجیتال میباشد و ستون فقرات آن، ارتباطاتی به منظور ساخت اکوسیستمی بین مردم، سازمانها و زیرساختهای فناورانه است.
برای درک بهتر مفهوم اقتصاد دیجیتالی نگاهی به پنج شرکت برتر لیست فورچون در سال ۲۰۱۸ بیندازیم.
رتبه | نام شرکت | ارزش |
۱ | اپل | ۹۲۱ میلیارد دلار |
۲ | آمازون | ۷۶۵ میلیارد دلار |
۳ | گوگل | ۷۵۰ میلیارد دلار |
۴ | مایکروسافت | ۷۴۶ میلیارد دلار |
۵ | فیسبوک | ۵۳۱ میلیارد دلار |
جالب است! هر پنج شرکت فعال در حوزه فناوری اطلاعات هستند و خبری از غولهای نفتی، خودروسازی، صنعت غذا و بانکداری نیست، در حالی که حدود ۴۰ سال پیش داستان کاملا متفاوت بود. شاید برایتان جالب باشد که سهام شرکت اپل، هماکنون ارزشی چندین برابر ارزش کل بورس برخی کشورها از جمله کشور ما دارد! یک شرکت در مقابل چندین کشور! با همه این اوصاف باید پذیرفت که دنیا وارد اقتصادی جدیدی شده با نام اقتصاد دیجیتال؛ اقتصادی که در آن هسته ارزشآفرینی مبتنی بر فناوریهای دیجیتال است. این اقتصاد ویژگیهایی دارد که آن را با نسلهای قبلیاش متفاوت میسازد.
در شکل زیر ده ویژگی اقتصاد دیجیتالی (Digital Economy) دیده میشود.
ثبات پایین و سرعت بالا جز لاینفک افتصاد دیجیتال هستند. در این اقتصاد به کمک فناوریهای دیجیتال، امور با بالاترین سرعت انجام میشوند و رشد کسبوکارهای فناوریمحور در کوتاهترین زمان اتفاق میافتد. در مقابل کسبوکارهای سنتی نیز از ثبات سابق برخوردار نیستند و در صورت عدم چابکی و همراهی با سونامی دیجیتالی شدن، به سرعت مسیر افول را در پیش خواهند گرفت و از صحنه رقابت خارج خواهند شد. سرعت بالای رشد در این اقتصاد باعث کاهش موانع ورود کسبوکارهای جدید به بازار شده و در مقابل، جایگاه شرکتها و سهم بازار سازمانهای سنتی و محافظه کار را بهصورت جدی تهدید میکند.
برای بقا در اقتصاد دیجیتال باید نوآور بود. با توجه به کوتاه بودن چرخه عمر محصولات و خدمات در اقتصاد دیجیتال، نوآوری، استراتژی اصلی کسب و کارهای موفق است. با نگاهی به سازمانهای پیشرو در این اقتصاد هم میتوان دریافت که آنها پیشگامان نوآوری نیز در عصر خود بودهاند.
ویژگی بعدی اقتصاد دیجیتال، جهانی سازی است. در این اقتصاد به لطف فناوریهای دیجیتال و توسعه ارتباطات، کسبوکارهای جهانی با کمترین چالش امکان توسعه دارند. در اقتصاد دیجیتال ارتباطات بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان بیشتر و فاصله بین آنها کمتر شده است؛ چرا که فناوریهای دیجیتال مرزهای جغرافیایی را از بین خواهند برد. بیایید برای درک بهتر این موضوع گوشی هوشمند خود را برداریم و بررسی کنیم که چه تعداد از اپلیکیشنهایمان جهانی است؟
یکی از مهمترین ویژگیهای اقتصاد دیجیتال تفکر اکوسیستمی است. مفهوم رقابت در این اقتصاد متفاوت از گذشته است و در آن سازمانها یک تنه و در انزوا موفق نخواهند بود. در اقتصاد دیجیتال، کسبوکارهایی که تا دیروز رقیب محسوب میشدند شاید امروز همکار باشند. در این اقتصاد شبکهای از بازیگران با هم به منظور خلق بالاترین ارزش در کنار یکدیگر همافزایی مینمایند.
دادهمحوری، ویژگی دیگر اقتصاد دیجیتالی است. نقش کلیدی اطلاعات در این اقتصاد باعث شده برخی اقتصاد جدید را با اقتصاد اطلاعات معادل بدانند و از داده به عنوان سوخت عصر دیجیتال یاد کنند. در اقتصاد دیجیتال، مبنای تصمیمگیری بینش حاصل از تحلیل داده است.
ویژگی بعدی اقتصاد دیجیتال عدم تمرکز است. با توسعه فناوریهای دیجیتال و ارتباطات بیسیم، امکان رشد کسب وکارها در اقصی نقاط جهان فراهم شده است. این موضوع باعث توزیع قدرت و ثروت در این اقتصاد شده است. عدم تمرکز یکی از ویژگیهای اصلی اقتصاد دیجیتال است که جامعه را به سمت دموکراسی و شفافیت بیشتر سوق میدهد.
در این اقتصاد ماهیت بازارها هم تغییر کرده است و در آن فعالیتهای اقتصادی متفاوتتر از گذشته با رویکرد پلتفرمی انجام میشود. شرکتهای پیشرو در اقتصاد دیجیتال امروز، آنهایی هستند که با ارائه یک پلتفرم دیجیتال، امکان تعامل آنلاین تعداد قابل توجهی تولیدکننده یا ارائهدهنده خدمات را با تعداد زیادی از مشتریان و مصرف کنندهها به سادهترین شکل ممکن فراهم میکنند و از محل ارزش افزوده ایجاد شده و تسهیل ارتباط بین آنها به کسب درآمد میپردازند. این شرکتها با به خدمت گرفتن مفاهیم و ابزارهای دادهکاوی و تحلیل کلاندادهها به کشف سلایق و ترجیحات دو طرف پرداخته و عملا میتوانند با پیشبینی دقیق روندها نبض هر بازاری را در اختیار داشته و هرچه بیشتر محصولات و خدمات اختصاصی را برای مشتریان طراحی و بازاریابی کنند.
اثرات شبکهای ویژگی دیگر اقتصاد دیجیتال است. در این اقتصاد ارزش بسیاری از محصولات و خدمات به تعداد کاربران آنها بستگی دارد. امروز میتوانیم اثرات شبکهای را بیش از هرجای دیگر در کسبوکارهای پلتفرمی ببینیم. فرض کنید که شما تنها عضو شبکه اجتماعی اینستاگرام بودید، آیا در این حالت، این شبکه اجتماعی ارزشی خواهد داشت؟ ارزش بسیاری از این دست کسبوکارها وابسته به اثرات شبکهای حاصل از حضور تعداد بالای کاربران است.
عامل اصلی ایجاد ثروت در اقتصاد دیجیتال، سرمایههای فکری و غیرملموس است. در اقتصادی که تولید و بهرهبرداری از دانش یکی از معیارهای مهم برای رقابت بین سازمانهاست، بدیهی است اطلاعات و دانش در هستهی همهی فعالیتها قرار بگیرد. بنابراین اقتصاد دیجیتال ذاتا اقتصادی دانشمحور است، به طوری که در آن به میزان قابل توجهی از ارزشآفرینی، مرهون سرمایههای فکری و غیرفیزیکی است.
و در نهایت سرعت بالای رشد و انتشار فناوریها یکی از ویژگیهای اقتصاد دیجیتالی یا اقتصاد هوشمند است. چرخه حیات فناوری در این اقتصاد کم است. فناوریها در این اقتصاد بهسرعت رشد میکنند و با بلوغ رسیدن به عنوان یک فناوری تحولآفرین، نقشآفرینی مینمایند. بهعنوان مثال بلاکچین که زمان زیادی از معرفی و توسعه آن نمیگذرد، امروز از آن به عنوان یکی از فناوریهای تحولآفرین یاد میشود. برای پیشگامی در اقتصاد دیجیتال باید همواره روندهای فناوری را دنبال نمود و با رویکردی چابک به استقبال فناوریهای تحولآفرین رفت.
همه این موارد ویژگیهای اقتصاد جدیدی هستند که برای موفقیت در این عصر باید آنها به درستی درک کرد. اقتصادی که در آن فناوریهای دیجیتال، اصلیترین عامل ایجاد ارزش برای افراد، سازمانها و جامعه است.